تاريخ و نژاد استان کهگیلویه و بویراحمد

اسناد و كتب تاريخي روشنگر اين است كه درگير رو دار حوادث تاريخي در سرزمين پهناور ايران ، از دورة هخامنشي تا اوايل دوره اسلامي ، قلمرو سرزميني لرهاي كهگيلويه وبويراحمد ، البته با گستره بيشتري به نام ارجان معروف بود و خود جزئي از ايالت بزرگ پارس محسوب مي شد . در زمان ساسانيان ناحيه ارجان شامل دو بخش به نام «زميگان » و « قباد خره » بود .

گفتني است بعضي از شهرهاي استان كهگيلويه وبويراحمد يعني دهدشت ، دوگنبدان و سي سخت داراي قدمت تاريخي زيادي هستند .

شهر ياسوج كه هم اكنون به عنوان مركز استان محسوب مي شود به صورت فعلي و با موقعيت مكاني كنوني در سال 1342 هجري شمسي بنا گرديد . بناي شهر ياسوج در ناحيه سررود با اجازه حكومت گذاشته شد . ليكن قبل از بنياد شهر ياسوج ، شهر تل خسرو محل تجمع شهري ناحيه سردسيري سررود محسوب مي شد .

شهر تل خسرو با فاصله بسيار نزديك موقعيت فعلي شهر ياسوج و در جنوب آن قرار داشت كه در عين حال خود همراه با بخش تاريخي « بازرنگ » و مشابه شهرهاي دهدشت ، سي سخت و دوگنبدان داراي قدمت تاريخي زيادي مي باشد .

بنابراين با بنياد شهر ياسوج ، منطقه كهگيلويه و بويراحمد در زمان پهلوي دوم به صورت فرمانداري كل و بعد در زمان همين حكومت به صورت استان درآمد

مردم اين منطقه در طي ادوار تاريخي به عنوان نژاد لر از نژاد گسترده آريايي معروفيت داشته و در آثار تاريخي مورد توجه قرار گرفته و نشان داده شده كه سرنوشت سياسي و اجتماعي آنان چگونه بوده است . ولي به هر حال صرف نظر از بيان نظريات متنوعي كه در خصوص جايگاه سياسي و موقعيت مكاني ، فرهنگي و ... لرها وجود دارد مي توان گفت كه عموم آثار مكتوب باز مانده از لرها به عنوان نژادي ناب و يكدست ايراني ياد كرده كه در رشته كوه زاگرس جنوبي اسكان داشته اند .

بخش وسيعي از اين استان كه به كهگيلويه و گچساران معروف مي باشند و شامل شهرهاي دهدشت ، دوگنبدان و زير مجموعه هاي جزء ديگر محسوب مي شدند به استان خوزستان منضم گرديدند . اما در زمان پهلوي دوم هر دو به عنوان فرمانداري كل كهگيلويه وبويراحمد و سپس استان كهگيلويه وبويراحمد به مركزيت شهر ياسوج به هم منضم گرديدند .

اما مردم اين منطقه از حيث قوميتي يا نژادي داراي هويت تاريخي و فرهنگي مشخص بوده اند . بوميان نخستين و مردم ابتداي اين استان كساني بودند صرف نظر از وجه افسانه اي در مورد آنان كه بنا به نقل آثار تاريخي به عنوان كاميان ، خوزيان ، ماروها و لولويي ها و سپس لرها ياد شده خللي به اساس ادعاي ما كه مردم ايراني اصيل و داراي نژاد خالص آريايي هستند وارد نمي كند. از لحاظ دين ، اين مردم به دين اسلام و مذهب تشيع ( صد در صد مردم مسلمان استان ، شيعه هستند ) اعتقاد دارند و همواره بر اين اعتقاد وفادار و استوار بوده اند . در عين حال در زمان باستان نيز آثار باقيمانده از آن دوران حكايت از دين داري آنان و پيروي از آيين زرتشت و نه بت برستي و نظاير آن دارد .

گفتني است كه همبستگي مردم استان به لحاظ طبيعت بيدار و روح لطيف و
بي تكلف آنها به مذهب تشيع گرويده و جايگاه خود را مامن امامزاده ها و نوادگان امامامان معصوم (ع) قرارداده و از گذشته تاكنون ضمن ابراز وفاداري به خاندان عصمت و طهارت و بقاع مقدسه و متبركه آنان را ملجاء‌ عشق ، دعا و نيايش پروردگار نموده ا ند .

از لحاظ بافت عشيره اي و ايلي استان نيز قابل ذكر است كه همچون ساير مناطق كشور در گذشته هاي دور تا حداقل ظهور پديده شهر و شهر نشيني در زمان حكومت قاجار اين منطقه بلحاظ اوضاع اجتماعي و فرهنگي مردم ، به طور عمده داراي ساختاري ملوك الطوايفي با ايلها ، طوايف و گروهها و اقليت هاي قومي متعددي بوده كه در رأس هر ايل طايفه اي معمولاً بر حسب مورد ، رئيسي به نام خان ، كلانتر ، كدخدا و ... قرار داشته است . ليكن بتدريج بسته به رونق تمدن شهري ، استحاله فرهنگي ، استحاله فرهنگي بومي ، هجوم بيگانگان به مملكت و ... در بيشتر مناطق كشور ساختار عشيره اي به فراموشي سپرده شده يا اينكه بسيار كم رنگ تر از گذشته شده است .

با وجود اينكه بلحاظ محفوظ ماندن منطقه كهگيلويه و بويراحمد از نفوذ و گسترش عوامل بيروني چون هجوم بيگانگان ، دير شهرنشين شدن مردم منطقه و ... فرهنگ و تمدن اين استان كمتر دستخوش تغيير و دگرگوني شده است و جالب است كه هنوز هم با وجود رونق تمدن شهر و شهرنشيني در زمان پهلوي دوم و مخصوصاً بعد از انقلاب اسلامي 57 در ايران ، به طور عمده تمدن و فرهنگ مردم اين استان دست نخورده است و فرهنگ بومي و اقليمي مردم كه در عين حال متأثر از فرهنگ ايراني و شيعي است به قوت خود پايدار باقي مانده است .



برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: